درس دوم /مفهوم شناسی - چشمه دانش
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای نمایش / عدم نمایش پیام های ارسالی در پارسی یار اینجاکلیک کنید

  • + در پی در خواست کاربر گرامی گشت ارشاد که فرموده بودند: حاجی میشه واسه رخ ماهم یک شعر بگی ؟؟ گشت ارشادی و از روی گلت دل ها مات....شه شطرنج به آستان رخت بارها مات
  • + رخت خود را جمع ز پارسی یار کرده بودم بساط خود را پهن در تلگرام کرده بودم مهندس آمد و گفتا که نسناس فراموشکار روزهای آس و پاس بیا در دست خود گیر این یک رباط است پیام از دور بفرست نوعی انعکاس است منم توبه ز کار خویش کردم بساطم را به پارسی پهن کردم خداوند به حق هشت و چارت زما بگذر شتر دیدی ندیدی چشمه دانش تقدیم به مهندس فخری زید عزه
  • + آیت الله ابوالقاسم علیدوست: امام خمینی قدس سره شعار اصلی خود را بر رفتن شاه متمرکز کردند. امام رأس هرم قدرت پهلوی را نشانه گرفته بود و به خوبی بر این امر واقف بودند که با رفتن شاه، رژیم پهلوی نیز خواهد رفت. امام خمینی قدس سره برای پشتوانه نظریه «شاه باید برود » به شعارهای مردم استناد می کردند و می فرمودند:الآن تمام مردم ایران از بزرگ و کوچک شعارشان بر رفتن شاه است.
  • + آیت الله سید علی حسینی آملی: تمام مشکلات جامعه بشری به خاطر این است که از خواسته فطرت خود دور مانده‌اند. ما اگر به وجدان خودمان برگردیم بیدار می‌شویم.
  • + رمز إحرام رمز احرام این است که که کاری را که دیگران به مجرد وفات با تو می کنند تو با خود بنما! لباس ها را در آور، غسل کن، کفن بپوش، تسلیم ربّ شو، حزین باش و آماده فاصله گرفتن از عادات ترک مأنوس ها ، خائف و امیدوار باش.
  • + آیت الله علیدوست: دنیای امروز در شرایطی است که چه مسلمان و چه غیر مسلمان بیش از هر زمان دیگر احتیاج به رفتار فاطمی دارد و هرچه که زمان پشت سرگذاشته می‌شود این احتیاج بیشتر می‌شود که ما به الگویی همچون حضرت زهرا(س) نیازمندیم.
  • + .
  • + چندی است چو عبد یاغی گشتم با جرم و جنایت باغی گشتم با لطف خدا و ابواب نجاب از بی راه ها بازیافتی گشتم **************** سرهم بندی از چشمه دانش
  • + بنده عمریست که به تشییع بدن مشغولم بر لبم حوقله و به ذکر حق مشغولم بعد مرگم چه هراس ز آمبولانس و تشییع بنده عمریست که به تشییع بدن مشغولم سروده جشمه دانش اسفند 1394 ************* حوقله در زبان عربی مخفف لا حول و لا قوة الا بالله است.

طراحی این قالب توسط امیرحسین قدرتی انجام شده است


     
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   

              آماربازدید:

              امروز: 592

              دیروز: 238

              کل: 482457

Haddade Adel
Haddade Adel
درس دوم /مفهوم شناسی چاپ فرستادن به ایمیل
تاریخ:91/12/12---ساعت: 5:55 عصر

درس دوم

مفهوم شناسی

 

بررسی دقیق مسائل پیش رو مبتنی بر تبیین واژه‌های کلیدی است که در آن به کار رفته است زیرا چنان‌که در علم منطق بیان شده،جایگاه مبادی تصوری (تعریفات)قبل از سایر مطالب است.

قانون:واژه قانون از کانون  (kanon) یونانی گرفته شده و از زبان سریانی به زبان عربی راه یافته است.قانون در اصل به معنای خط کش و معیار اندازه گیری به کارمی‌رفته است و بعدها مفهوم قاعده،رسم و روش را ازآن گرفته‌اندو دارای معانی اصطلاحی گوناگونی است و در اصطلاح حقوق عبارت است از:

مجموعه قواعد و مقرراتی که از طریق مقامات صالحه و مراجع مفترض الطاعه وضع و اعلام می شود و موضوع آن حقوق وتکالیف افراد بشر است و مدلول آن الزام یا اذن یا اباحه{است}و غایت آن ایجاد نظم و ترتیب در اعمال و اقوال و روابط افراد و اجتماعات و جلوگیری از خودکامگی و زورگویی و نیرنگ و نفاق وجنگ وقتال است. [1]

شریعت:معنای لغوی شریعت همان شیب ملایم است که گدار نامیده شده و معنای اصطلاحی آن همان راه مناسب برای رسیدن به آب حیات انسانی است که در بستر آفرینش قرار دارد می باشد.

تکلیف:در لغت ،(تکلیف)از ریشه (کلّف)به معنای امر کردن به چیزی است که انجام آن دشوار باشد و در اصطلاح به فرمان و خطاب الهی که متعلق به افعال بندگان است اطلاق می شود.

اجتهاد :اصطلاحی است فقهی که بر کوشش فقیه در به دست آوردن حکم شرعی از منابع فقه دلالت دارد. فقیهی که احکام را با اجتهاد خود به دست می‌آورد،مُجتَََهِد و آنکس که از وی پیروی می کند مُقَلِّد گویند.

فقه: فقه در لغت به معنای مطلق «فهم،علم وادراک» معنی کرده‌اند و در آیات و روایات به معنای فهم عمیق و بصیرت در دین آمده است خواه آن بصیرت در اصول دین باشد یا فروع دین . اما در اصطلاح به فقه الاحکام گویند یعنی علم به احکام شرعی براساس ادله تفصیلی.[2] صاحب نظر را فقیه گویند .

 



[1]        برگرفته ازجایگاه مبانی کلامی در اجتهاد،فصل دهم،ص309

[2]برگرفته از فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول ص 231


 
Haddade Adel
Haddade Adel